[ad_1]
برترین ها: ققرباغه که در چچد هفهف ای مففاویی برای انشاشه بود وحح اشیای یه درپی پیشش در ه ون اططاع ققی ینششش شش.
تیتراژ آغازین سریال به شدت یادآور سریال کارآگاهان واقعی است. میاندازد.
قسمت اول قورباغه «آفریقا» نامگذاری شده است که اشاره ای به اولین ساخته سینمای هومن سیدی دارد.همچنین این قسمت برداشتی آزاد از لا هاینه یا نفرت است، فیلمی فرانسوی ساخته متیو کاسوویتس همین برداشت آزاد است که زمزمه هایی را مبنی بر تقلیدی و کپی می کند. قورباغه بودن بر سر زبانها انداخته است.
داستان نفرت با بازی وینسنت کسل در نفش وینز و دو دوست دیگر یک روز بعد از شورشی منطقه ای در پاریس روایت می شود. سکانس آغازین فیلم با مونولوگی از وینز شروع و پایانش نیز همینطور است.
باران نیلی در روزنامه ایران نوشت: «قورباغه» در همان قسمت اول این پیام را به مخاطب می دهد که با یک سریال متفاوت روبه روست؛ قصه اش عجیب و ساختارش از قصه حتی عجیب تر است دوربین خیلی جاها دنبال بازیگران می رود و سکانس. پلان هایی را به تصویر می کشد که دیالوگ وار پشت هم چیده شده اند.بازیگران در داستان غرق شده اند و یک نقدر روان حرف ها را یکی از دیگری به هم می گویند که مخاطب حس می کند در یک قدمی اش بحثی در جریان است. ؛ انگار هیچ چیزی از قبل ضبط نشده و همه چیز در همان لحظه اتفاق می افتد.
ساخته جدید هومن سیدی، مثل تمام کارهای دیگرش یک برچسب مشخص دارد؛ ساختار عجیب و متفاوت تیتراژ، موسیقی، نحوه فیلمبرداری، دیالوگ ها، بازی ها و همه چیز در یک خط و مرزی قرار گرفته که با بسیاری از سریال های ایرانی فرسنگ ها فاصله دارد قصه از محل شروع می شود که مخاطب انتظارش را ندارد و بیشتر از آن در جایی که مخاطب را به دهان می ماند با یک مشت ابهام و علامت سوال.»
فرهاد یلدا در روزنامه همشهری نوشت: «در قسمت اول قورباغه با سریال حادثه دیدند که گویی کارایش را از دل همان بچه های مغزهای کوچک زنگ زده به اکباتان فراخوانده است تا در گیرایی علف و سیگار و عقده، روایت داستان را آغاز کنند که خیلی ها منتظر تماشایش بودند. قورباغه در قسمت اول با دوربین روی دست شیطان و تکیهکلام های متعدد و شیطنتآمیز یک قتل را روایت کرد و یک دزدی برنامه ریزی شده و دلهدزدی را به زبانی خاص ساخته است. زنگ کوچک برای این هدف به نتایج خوبی برای یافتن اما لااقل در اولین قسمت قورباغه قورباغه هنوز اما لااقل در اولین قسمت قورباغه پیدا نشده است.
از روش های تکراری استفاده از مخاطب برای قسمت های بعدی به تصویر کشیدن قتل کاراکتر رامین با بازی صابر ابر هم شاید آن تجربه های نهچندان موفقی باشد که بارها و بارها در سریال هایی با موضوع جنایی آزموده شده و حالا سیدی دوباره آن را تجربه کرده است. غافلگیری اولین قسمت قورباغه اما هیچچیز به اندازه موسیقی و ترانه پخش شده در میانه سریال جذاب نبود در میانه سریال صدایی آشنا و مدتها خاموش می خواند: «چک میزنم خوابم بپره» و این صدا وقتی با نام های تیتراژ مطابقت داده شد غافلگیری تکمیل شد یاسر. بختیاری یا همان یاس، رپر محبوب.»
اما قسمت دوم با نام «سگه را بکش» حتی کمی بیشتر از قسمت اول «آفریقا» هیجان زده به نظر می رسد.
آرش پارسا پور در ویجیاتو:. قسمت دوم قورباغه به معنای واقعی یک پسرفت نوشتی است بهانه هایی که سریال برای زنده ماندن صابر ابر با خود به همراه دارد، بیش از هر شخصیت توهین به شعور مخاطبین سریال در این وادی هم سعی می کند. منطقی جلوه کند و با صدایی چون «غلطت خون بالا» و «قلب در سمت راست بودن» میخواهد بگوید که این کاراکتر نزدیک به ۲۴ ساعت پس از شلیک به کنار مغزش و قلبش زنده است و هوشیاری خود را کاملاً حفظ کرده است.
[ad_2]