[ad_1]
فرارو- «معصومه تاجیک» پناهجوی افغان گمان میکرد با رسیدن به اروپا به امنیت و زندگی از دست خواهد رفت، اما شش ماه پس از پناهندگی با حمله پوتین علیه مردم دوباره باید دوباره فرار کند.
به گزارش فرارو به نقل از گردین؛ او که اککو دهس آن کشکشر ههسایه اککایی هه سس ییییرد یگیگی: «چچا من ننیوانم اننه هه دیگی در ارپا ززگیگیای عایی یاششه باشش»؟
یک هفته پیش، «معصومه تاجیک» برای دومین بار در شش ماه گذشته خود را در وضعیت بحرانی برای نجات جان خود دید. بار برای فرار از بمبار روسیه.
مصصصهه هههسس نرم و حححییگ.اهه اس ش یگیگه شحیحی ناشی از یافن و ر مطقه ججگی یگیگی پس از افغی اش شا ههه ییه اسس.
او از ورشو پایتخت لهستان میگوید:.. “گاهی وقتی چشمانم را میبندم همه چیز سورئال به نظر میرسد زمانی که از لویو به سمت مرز لهستان میرفتم صحنه هایی را دیدم که مرا به یاد خروج از کابل هر بار که این صحنه ها را میدیدم احساس کردم. من نمی توانم این را باور کنم. من نمی توانم این را باور کنم.
جنگ و در او را از بدو تولد دنبال است.پس از آن که خانواده ای را که هزاره هستند (یک اقلیت قومی تحت آزار و اذیت در افغانستان) مجبور به ترک خانه شان شدند و در ایران پناه گرفتند و در تهران متولد شدند. از بازگشت خانواده به افغانستان با وجود تمام موانعی که به دلیل جنسیت و قومیت برای معصومه وجود داشت موفق شد بورسیه تحصیلی دانشگاه آمریکایی را کسب کند و یکی از شاهای برتر کلاس شود.
در ماه آگوست گذشته، معصومه تاجیک در حال تحصیل و زندگی در کابل بود که طالبان در 14 آگوست به دروازه های شهر رسیدند. یافتند.
معصومه تاجیک به عنوان یک هزاره و یک زن هدف قرار گرفت او میگوید:.. «رئیس ام با من تماس گرفت و گفت که باید شهر را ترک کنم و راهی برای بیرون آوردن ما پیدا کرده است او همراه با هزاران افغان ناامید دیگر می سازد. خود را به فرودگاه کابل مشخص می کند که جستجوی آشفته برای خروج از شهر در جریان بود».
مصصصهه یگیگی: «اگگ ن در ایی شش ماه یک چیز یاد گگفف باشش ایی اسس که واققا نیایی فدا چه چیزی در انظار ا خواه بود».
او میافزاید: “زمانی که وارد فرودگاه مردم شدیم بدتر میشد وضعیت وخیم بود و بود که در فرار بودند کتک میزدند من توسط گروهی از اعضای این گروه از اعضای طالبان شلاق خوردم من وحشت زده بودم….”
پس از روزها انتظار، در 21 آگوست، معصومه تنها و با یک کوله پشتی حاوی یک لپ تاپ و کتاب چهل قانون عشق نوشته الیف شافاک موفق شد صندلی در هواپیمای عازم کی یف پیدا کند. یک پناهنده را آغاز کرد.
او میگوید: “. بعد از چند ماه، به دلیل تعطیلی شرکتی که در آن کار میکردم بیکار شدم اما من تسلیم نشدم و یک شغل از راه دور دیگر به عنوان تحلیلگر برای یک شرکت در صربستان پیدا کردم”.
در تاریخ 24 فوریه ولادیمیر پوتین به سربازان خود دستور داد تا حمله کنند و به سمت کی یف بروند. زمان فرار دوباره فرا رسیده بود.
او میگوید:؟”شروع کردم به فکر کردن در این باره که آیا کشوری وجود دارد که در آن جنگ نباشد تا بتوانم به آنجا بروم” معصومه تاجیک با اشک بر روی اش میگوید:؟ “در میان همه مردم دنیا چرا من چرا من نمی
تاجیک خود را به لویو تبدیل کنید و در آنجا با گروهی داوطلبان لهستانی در فیس بوک ارتباط برقرار کنید که از مرزهای عبور کرده تا او را به محلی امن در لهستان برسانند ..
او یگیگی: «پیش از سفسف صصفا برای صصفه ججی درپپ ککی که دشش برای ججات خ غذغذا نخورد و شیشیییای ننشیشیم».
معصومه پنجشنبه گذشته وارد ورشو شد و با یکی از دوستان افغان اش از کابلی که از زمان تسلط طالبان در لهستان زندگی می کند ملاقات کرد.
او میگوید: “این بار، هر روز را همانگونه که میآید زندگی خواهم کرد، زیرا اگر در این شش ماه یک چیز از زندگی یاد بگیرم این است که واقعا فردا نمیدانیم چه چیزی در انتظارمان خواهد بود”.
[ad_2]